رهگذرو

۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

داشتم تلاش می کردم رفتار خودم در مدیریت نیروها و کارهایی که باید انجام بدهم را از منظر یک فرد بیرونی ببینم. دیدم خیلی از انتقاداتی که نسبت به کارفرماها و همکاران دارم در خودم بعضا شدیدتر است. علت را بررسی کردم دیدم شاید یکی از مواردی که باعث شده کارهای وظیفه من خوب انجام نشود  به دلیل عدم تمرکزم روی کارهای خودم است. بعضی از وقتم به درخواست بقیه به انجام کار آنها می انجامد و برخی دیگر فکر برای رفع مشکل کاری بقیه در راستای انتقادی که به آنها دارم. این مشکل را در کسانی که هم تمرکز به کار و زندگی خودشان را دارند و هم دردسر کمتری دارند و البته موفق تر بررسی کردم وجود نداشت. 

شاید اگر هر کسی بتواند شترهای خودش را مشخص کند که کدام است و فقط خدای شتران خودش شود درصد زیادی از کارها از روی زمین برداشته می شود. یعنی یک عده باشند که کارشان کشیدن مرز بین وظایف باشد و مواظبت کنند هر کسی در محدوده خودش کار کند. اینطور باعث می شود کم کاری خودش را داخل زمین بقیه نیندازد. حتی دعواهایی که برای یک اتفاق اجتماعی می افتد هم قابل سواستفاده نباشد چه در محدوده یک مجموعه کوچک چه در محدوده کل کشور.

۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۴۸
م ه د ی